متن آهنگ جدید ناصر صدر و مرتضی زرلکی نام قصه پر از خون :

داداش پهلوانم تنها زده به میدون

یه لشگر و یه سقا یه مشک پاره پاره

داداش مهربونم رفته که آب بیاره

راهم و بسته دشمن فکر نکنی بی وفام

مشکم و پر کردم شرمنده ی بچه هام

داداش زمین که خوردم مادرت و دیدم

نشد جلوش بلند شم با دستای بریدم

با دستای بریدم

پاشو از اینجا بریم از جلو چشم دشمن

همه توی خیمه ها منتظرت نشستن

رقیه دلواپسه به فکر زینبت باش

حسینت از راه رسید چشمات و وا کن داداش

چشمات و وا کن داداش

????????????

دستی برام نمونده که دستتو بگیرم

زخم زبونت زدم الهی من بمیرم

شرمندتم داداشم ازم نخواه که پاشم

روشو ندارم بیام بذار همینجا باشم